سير فلسفه در جهان


 






 
ماجد فخري عنوان فلسفه عربي را براي اشاره به جريان فکري تاريخي مسلمانان مناسب تر دانسته و گفته که ويژگي عربي بودن، به رغم وجود فيلسوفان مشهور غير عرب، مهم ترين ويژگي اي است که به پيدايش و بالندگي فلسفه در جهان اسلام کمک کرده است. اين نگاه به طور آشکاري در تاريخ نويسي او نيز مشاهده مي شود. به گونه اي که سهم فيلسوفان ايراني در کتاب او اندکي بيش از دو فصل است (فصل چهارم با عنوان «سير تکاملي مکتب نو افلاطوني» که درباره فارابي و ابن سينا است و فصل دهم با عنوان «حکمت اشراق و مکاتب ديگر در برابر فلسفه مشائي» که به سهروردي و ملاصدرا اختصاص دارد؛ به علاوه چند صفحه اي که به فيلسوفان طبيعت گرا مانند رازي اشاره کرده است). با اين حال نگاه تحليلگر و منتقدانه او، اين کتاب را از ساير کتاب هايي که فقط در حد گزارشي تکه و پاره هستند، متمايز مي کند. فخري در فصل هاي آغازين به ميراث يوناني و زمينه مذهبي و سياسي اسلام در شکل گيري فلسفه اشاره کرده و با اختصاص دادن فصل هايي به جريان هاي اصلي فلسفي و کلامي، کار خود را با معرفي گرايش هاي متجدد و معاصر پايان داده است. در اين بخش نيز هيچ اثري از فلسفه معاصر ايران نيست و به جاي آن تفکرات انديشمندان عرب طرفدار عرب مطرح شده است. ترجمه کتاب را گروهي از مترجمان، زير نظر نصرالله پورجوادي انجام داده اند و مرکز نشر دانشگاهي روانه بازار نشر کرده است.

منبع: ماهنامه زمانه - شماره 13.